شحنه
شحنه : تورکجه فارسجا
ا.متفاداروغه. پاسبان شهر و برزن. نگهبان. حاکم نظامی. مأموری که از طرف پادشاه عهدهدار امور ادارة دستهای از ایلات و عشایر بود. شحنة پنجم حصار (مریخ)، شحنة چهارم کتاب، شحنة غوغای قیامت و شحنة دریای عشق و شحنة شب و سحر (پیامبر گرامی.سلام خدا بر اوباد) و شحنة چهارم حصار (آفتاب یا حضرت عیسی. سلام خدا بر او باد)، شحنة شب (عسس، شبگرد، دزد و راهزن) شحنة شب و سحر (شبگرد) و شحنة نجف (حضرت علی. سلام خدا بر او باد) از همین ریشه در زبان فارسی پدید آمدهاند