Multilingual Turkish Dictionary تورکجه فارسجا

جئجیم بسیار شبیه پلاس است ولی تیپ جئجیم عمودی و در پلاس افقی است
جئجیم در اصل برخاسته از قره باغ است
جئجیمهای قره باغ بیشتر ابریشمی هستند. به صورت جاجیم وارد زبان فارسی شده است

جئیران : تورکجه فارسجا

آهوی زرد
گوزن
مارال
حیوانی است شبیه به گاو، دارای شاخهای بلند ، هر شاخ او چند شاخه دارد

جا : تورکجه فارسجا

پسوندی است برای نشان دادن همگونی ، همانندی و افاده ی معنی
مثل،مانند،به شیوه ی ، به طرز ، برطبق ، بر وفق ، برحسب و... میکند. پیوندی که از اسم حالت ظرف می سازد

جاتاغان : تورکجه فارسجا

تنبل
راحت طلب

جاتاق : تورکجه فارسجا

کلیجه ی خیمه و آن تخته ای است سوراخ دار که بر ستون خیمه گذارد
به صورت جاتاغ وارد زبان فارسی شده است

جاجیق : تورکجه فارسجا

زینان
برای تقویت کبد با عسل می خورند. نوعی علف صحرایی مانند تره است هم خامش را می خورند و هم در آش می ریزند
گلهای سفیدی دارد
آش دوغ

جاد : تورکجه فارسجا

ارزن
نان ارزن
نوعی نان جو

جادا : تورکجه فارسجا

جاده
راه