Multilingual Turkish Dictionary تورکجه فارسجا

ا.مر.جانخرگوش اهلی. دورة حاملگی آن 28 تا 32 روز است. در سال 3 تا 6 بار می‎زاید. در هر بار 6 تا 8 بچه می‎آورد. 5/2 تا 9 کیلوگرم وزن دارد. 7 تا 10 سال عمر می‎کند. بیشتر از 60 نوع آن معلوم است. (Orictolagus

آدار : تورکجه فارسجا

ا.آذر. آتش. نام خدای آتش

آدار : تورکجه فارسجا

ص.جستجوگر

آدا سوْغانی : تورکجه فارسجا

ا.مر.گیاپیاز جزیره. عنصل. آغاج سوغانی نیز می‎گویند

آداش‎ : تورکجه فارسجا

ا.مر.(آد+ داش). همنام. هم اسم. دو تن که یک نام داشته باشند، هرکدام نسبت به دیگری آداش خوانده می‎شوند

آداشان : تورکجه فارسجا

ا.گمراه

آداشدیرماق : تورکجه فارسجا

مص.گمراه کردن

آداشدیریلماق : تورکجه فارسجا

مص.مف.به گمراهی کشانده شدن

آداشلیق : تورکجه فارسجا

ص.همنامی. دوستی

آداشما : تورکجه فارسجا

ا.مص.گمراهی. انحراف

آداشماق : تورکجه فارسجا

مص.گمراه شدن

آداغان : تورکجه فارسجا

ص.بسیار نذر کننده

آداق : تورکجه فارسجا

ا.نامزد. نشان. نام. روز نامزدی. سخن. قول. نخستین گام کودک. هدیه‎ای که برای عروس در نظر می‎گیرند. چوبی است که در قدیم برای کودکان قرار داده می‎شد تا به آن چسبیده و به برخاستن و راه رفتن عادت کنند