Multilingual Turkish Dictionary

Azerbaijani To Persian(Farsi)

Azerbaijani To Persian(Farsi)
ZIXLANMAQ : Az Turkish Farsi

مص.فرو شدن

ZİBİL : Az Turkish Farsi

ا.[عر. زباله]آشغال. خاکروبه. آدم پست و رذل

ZİBİL AĞACI : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیازیتون تلخ. شال زیتون. زنبیل آغاجی و تسبیح آغاجی نیز می‌گویند. (Melia azedarach.melo)

ZİBİL ÇİÇƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاگل کتانی چنگی. برگهای آن برای مرهمی ‌و رفع دمل سودمند است

ZİBİL KƏMƏRİ : Az Turkish Farsi

لولة مجرای آشغال (در ساختمانهای چند طبقه)

ZİBİL KİMİ : Az Turkish Farsi

به وفور. به حد وفور

ZİBİL TOYUQLARI : Az Turkish Farsi

ا.مر.جانکلاغ زنگی. چرخ ریسک دم دراز. پرنده کوچکی است شبیه به گنجشک، به رنگهای مختلف خاکستری، زرد، آبی و سیاه. آوازش شبیه به صدای دوک نخریسی است. (Megapoduae)

ZİBİLÇİ : Az Turkish Farsi

ا.آشغالی. سپور. رفتگر

ZİBİLLƏMƏK : Az Turkish Farsi

مص.زباله ریختن. آشغال ریختن. کثیف کردن. آلوده کردن

ZİBİLLƏNDİRMƏK : Az Turkish Farsi

مص.پرزباله کردن

ZİBİLLƏNMƏK : Az Turkish Farsi

مص.مف.پرآشغال شدن. کثیف شدن

ZİBİLLƏŞMƏK : Az Turkish Farsi

مص.پرزباله شدن

ZİBİLLƏTDİRMƏK : Az Turkish Farsi

مص.سب.پرزباله گردانیدن

ZİBİLLƏTMƏK : Az Turkish Farsi

مص.کثیف کردن

ZİBİLLİK : Az Turkish Farsi

ا.زباله دانی. ظرف آشغال

ZİC : Az Turkish Farsi

ا.جدول ستاره شناسی. کتابچة اطلاعات مربوط به ستاره شناسی

ZİC : Az Turkish Farsi

جدول ستاره شناسی
کتابچه ی اطلاعات مربوط به ستاره شناسی

ZİL : Az Turkish Farsi

ا.صدای زیر در موسیقی. صدای نازک و بلند. زنگ زنگوله. سنج (آلت موسیقی). فضله. کود پرنده. فضلة مرغ و پرنده. پیخال پرندگان. پس افکنده

ZİL : Az Turkish Farsi

صدای زیر در موسیقی
صدای نازک و بلند
زنگ زنگوله
فضله
کود پرنده
فضله ی مرغ و پرنده
پس افکند

ZİL ÇİÇƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیاحشیشه الشقوق. Antirrhinum Cymbalaria)

ZİL OTU : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیازیل چیچگی

ZİLAN ÇİÇƏYİ : Az Turkish Farsi

ا.مر.گیازیلان. ارطاماسیا. مشک چوپان. غازپا. نزله اوتو نیز می‌گویند

ZİLİ : Az Turkish Farsi

ا.نوعی از فرش که از نخهای پنبه‎ای با نقشهای رنگین بافته می‌شود. به صورت زیلو وارد زبان فارسی شده است

ZİLİ : Az Turkish Farsi

نوعی از فرش که از نخهای پنبه ای با نقشهای رنگین بافته می شود
به صورت زیلو وارد زبان فارسی شده است

ZİLLƏMƏ : Az Turkish Farsi

ا.مص.پرتاب. خیرگی